تکیه بر باد
بیست و پنج سالی میشود که در پاسخ مرسولات خود دهها نامة مهرآمیز از اساتیدی دریافت کردهام که هر یک در عرصههایی از دانش و فرهنگ و هنر صاحب مرتبهیی والا و مقامی رفیع هستند. با این که مجموع این نامهها گنجینهییست از نثر پاکیزه و روان و زیبای فارسی و حاوی نکاتی بس ظریف و آموزنده و طبعاً سبب فخر این پژوهنده که روی سخن با وی بوده است، از آنجا که هرگز از تأییدها و تحسینهای بزرگوارانه و محبانة نویسندگان نامههای مذکور تلقییی جز تشویق و ترغیب نوآمدهیی نداشتهام، جز در یک مورد به جد از انتشار آنها خودداری مینمودم اما غوغای رسانهیی مشتی فرصتطلب تنُکمایه که دفعالرجال را به قحطالرجال گرفتهاند، سرانجام وادارم ساخت که به نشر برخی از نامههای یاد شده تن دهم تا شاید پارهیی از جوانان صمیم و مستعد علاوه بر توجه بیشتر به خط و ربط فرزانگانِ سرزمین مادری و مکارم اخلاقی ایشان، بار دیگر به یاد بیاورند که تأیید عالم همان تکذیب جاهل است و استناد و اتکا به لفاظیهای نااهل تکیه بر متکاییست از جنس باد.